هنوز نمی توان باور کرد اما دنیا، دنیای اتفاقات باورنکردنی است. اتفاقاتی که یک روز خنده روی لب ها می آورد و روز دیگر طوری شوکه ات می کند که ساعت ها گریه هم نمی تواند مرحم زخمت باشد. امروز از آن روزها است، از آن روزهایی که نمی توانیم و نمی خواهیم باور کنیم که کوبی برایانت از دنیا رفته است.
عشق به بسکتبال
کیلومترها فاصله و ساعت ها اختلاف زمانی چیزی نیست که به راحتی بتوان نادیده گرفت. برای تماشای NBA، ما عاشقان ایرانی باید از خیلی چیزها بزنیم تا شاید فرصتی برای لذت بردن از هنرنمایی ابر قهرمانان خود داشته باشیم. امروزه وضعیت بهتر شده و با وجود اینترنت دسترسی به بازی های زنده و ویدیوهای بازی ها آسان تر است، اما راهی که طی شد، چیزی کمتر از هفت خوان رستم نداشت.
دیدن کلیپ های کوتاه از فوق ستاره های بسکتبال، نهایت آرزوی بچه های دهه های قبل بود. اسلم دانک هایی که معجزه بود و شوت هایی که ما را غرق خود می کرد. اگر سبد گیر می آوردیم که چه بهتر، اگر هم سبد و حلقه ای در دسترس نبود، حتی سطل زباله هم برای تکرار حرکات حرفه ای ها در بچگی جواب می داد.
نه تیم ها را آنچنان می شناختیم و نه نام های زیادی می دانستیم، اما یک نفر بود که همه دوست داشتند مانند او باشند. او کسی نبود جز کوبی برایانت، ابر قهرمان بچه هایی که ابر قهرمانان شان بسکتبالیست ها بودند.
عشق به کوبی برایانت
برای نسلی که مایکل جردن را ندید و تنها با کلیپ های او بزرگ شد، کوبی برایانت همانی بود که آرزوی تماشایش را داشتیم؛ تسلیم ناپذیر، سخت کوش، جذاب و هنرمند. کوبی می توانست به راحتی 50 امتیاز بیاورد و ما را شگفت زده کند. او هیچوقت دست از تلاش برنمی داشت و حتی اگر شوت های زیادی هم خراب می کرد، در پایان بازی به قدری اوج می گرفت که تیمش را پیروز میدان می کرد.
کوبی نه تنها جنبه هجومی بسکتبال را بسیار هنرمندانه به نمایش می گذاشت، بلکه بر خلاف ستاره های امروز، در دفاع نیز استادانه کار می کرد. نمونه کامل یک بسکتبالیست همه چی تمام و درجه یک را در برایانت می توانستیم مشاهده کنیم. کوبی حتی در بازی های کامپیوتری نیز همان بازیکنی بود که تمام بچه ها آرزوی بازی با او را داشتند. حتی اگر هیچ تیمی را هم نمی شناختیم، یک نام و یک لوگو را به خوبی یاد گرفته بودیم و آن لس آنجلس لیکرز بود و دلیلش هم وجود کوبی برایانت، بهترین بازیکن جهان در آن تیم بود.
از جوانی مغرور تا رهبری قهرمان
در این سال ها مدل های مختلفی را از کوبی دیده بودیم؛ از مدل جوانی که دوست داشت روی همه دانک بزند و در کنار شکیل اونیل لیگ را فتح کند تا مدلی که یک رهبر به تمام معنا بود و بالاتر از هر کسی خودش لیکرز را به قهرمانی رساند. با تمام مدل های کوبی زندگی کردیم و تک تک لحظات آن را با وجودمان حس کردیم.
کلیپ های همکاری کوبی و شک مانند فیلم های اکشن بود، فیلم هایی که تیم مقابل را به خاک و خون می کشد. ویدیوهای حرکات انفرادی برایانت نیز حکم همان موسیقی ای را داشت که با آن به وجد می آمدیم و سرزنده می شدیم. برای نسلی که شنیده بود ویلت چمبرلین 100 امتیاز آورده است و حتی ویدیویی هم از آن ندیده بود، تماشای 81 امتیاز کوبی مانند یک خواب و افسانه بود.
تا روزها و هفته ها نمی توانستیم باور کنیم که کوبی در یک بازی 81 امتیاز آورده است. حتی بارها تماشای ویدیو و کلیپ های آن بازی نیز از حجم شوک ما کم نمی کرد. کوبی همانی بود که می خواستیم، همانی که غیرممکن ها را برای ما ممکن می کرد.
جدال های ماندگار کوبی برایانت
چه حرص هایی که بابت MVP نشدن کوبی نخوردیم و چه لذتی که بعد از جایزه او در سال 2008 نبردیم. دیدن کوبی با جایزه MVP لذت دیگری داشت. درست همانند همان لذتی که وقتی موتورش در اواخر کوارتر چهارم روشن می شد و بازر بیتر می زد. جدال او با ستاره های مختلف هم چیزی کمتر از جدال ابر قهرمان های سینمایی با یکدیگر نداشت. یک روز جدال او با دوین وید را می دیدیم و روز دیگر صف آرایی اش برابر کارملو انتونی را شاهد بودیم.
نبردهای کوبی با الن آیورسن هم معنای دیگری داشت. می رسیم به دیداری که نهایت آرزوی هر بسکتبال دوستی بود، جدال مامبا و پادشاه. برای سال ها بهترین بازی فصل برای ما رویارویی کوبی برایانت و لبران جیمز بود و یکی از بزرگ ترین حسرت های مان، ندیدن این جدال در فینال NBA بود. پیروزی یا شکست، کوبی آرزوی ما را برآورده می کرد. کوبی همان کاری را انجام می داد که ما دوست داشتیم و آن رنگ آمیزی کردن بازی با قلم های جادویی اش بود.
تسلیم ناپذیر مثل کوبی
از کوبی تقریبا هر چیزی دیده بودیم. قهرمانی های متوالی و پشت سرهم، آل استارهایی که تعدادشان از دست مان در رفته بود، MVP فصل عادی و فینال، بیشترین امتیاز آور سال، بهترین دانک زن آل استار و MVP های متعدد در آل استار و ده ها و ده ها چیز دیگر. وقتی اما پرتاب های آزاد او را با آشیل پاره مشاهده کردیم، آنجا بود که فهمدیم هنوز تمام جنبه های مامبا را ندیده ایم. تسلیم ناپذیری کوبی خیلی وقت بود که برای ما ثابت شده بود، اما این دیگر معرکه بود. قصه کوبی ما به اینجا ختم نشد.
سال آخر مامبارا با غم و اندوه سپری کردیم. اندوهی که دیگر قرار نیست مامبا را در زمین بسکتبال ببینیم. صحنه مسابقه آل استار و خنده های او در کنار لبران جیمز حس عجیبی برای مان داشت. حس شیرین از این تجربه به یاد ماندنی و حسی تلخ از اینکه این آخرین آل استار قهرمان مان است. درست در جایی که فکر می کردیم تمام هنرمندی های کوبی را دیده ایم، او در آخرین بازی اش 60 امتیاز کسب کرد تا در کمال تعجب و شگفتی، بغض کنیم و اشک بریزیم که مامبای داستان ما چه پایان شکوهمندی داشت.
زندگی بعد از بازنشستگی
با بازنشستگی کوبی، بخشی از وجود ما نیز انگار بازنشسته شد. برای اولین بار بود که لس آنجلس لیکرز را بدون کوبی برایانت می دیدیم. بسکتبالی که عاشقش شده بودیم بدون کوبی عجیب بود. روزی که اعلام شد قرار است 2 شماره او بایگانی شود، برای لحظاتی دوباره شادمان شدیم و همان حس قدیمی را تجربه کردیم. صحنه بالا رفتن شماره های او در استپلس سنتر و سخنرانی اش که با جمله Mamba Out به پایان رسید، پایانی بود بر تجربه 20 سال فراموش نشدنی و ماندگار.
بعد از آن قرار بود با جنبه ای دیگر از ابر قهرمان دوست داشتنی مان آشنا شویم. تماشای انیمیشن زیبای او درباره بسکتبال که برنده اسکار شد، نشان داد که کوبی در بیرون زمین هم مانند همان فرد موفق درون زمین است.
پرواز ابدی مامبای سیاه
فکر می کردیم که ندیدن مامبا در زمین بسکتبال، تلخ ترین و غم انگیز ترین حس است. تازه کمی به این روند عادت کرده بودیم که کوبی بار دیگر ما را شوکه کرد. این بار نه خبری از 81 امتیاز بود، نه قهرمانی های متوالی، نه بازی با آشیل پاره، نه 60 امتیاز آوردن در بازی آخر و نه حتی کسب اسکار. این بار خبر پرواز ابدی مامبا ما را شوکه کرد.
با خود کلنجار می رفتیم و بارها رسانه ها و منابع خبری مختلف را مرور می کردیم تا بلکه تکذیب شود، اما شوک های کوبی برگشت ناپذیر بود. کسی که با او عاشق بسکتبال شده بودیم، کسی که بخاطر او صبح ها بیدار می شدیم تا یک بازی NBA را با هزار بدبختی تماشا کنیم، رفته بود. هنوز با غم ندیدن او در لباس لیکرز کنار نیامده بودیم که اکنون با اندوه بزرگتری مواجه هستیم و آن پرواز ابدی ابر قهرمان دوست داشتنی ما است.
میراث کوبی برایانت
مامبا رفت و میراث بزرگ او همچنان ادامه دارد و ماندگار است. مامبا بزرگ تر از یک بسکتبالیست بود و این را بارها ثابت کرد. ذهنیت او الگوی نه تنها ورزشکاران بلکه سرمشقی برای تمام انسان هایی است که در زندگی با مشکلات بسیاری مواجه می شوند و باید از سد آن ها بگذرند.
کوبی برایانت 20 سال تلاش کرد تا به ما نشان دهد که برای رسیدن به اهداف مان باید تلاش کنیم و هیچگاه تسلیم نشویم. او نشان داد که کسی نمی تواند مانع رسیدن ما به هدف مان باشد. این خود ما هستیم که می توانیم برای اهداف و آرزوهای مان حد و مرز قائل شوم. کوبی رفت اما ذهنیت او در قلب و روح تمام آن بچه هایی است که با او عاشق بسکتبال شدند و با او یاد گرفتند که چگونه مشکلات را شکست دهند.
بسیار عالیست.
عالی